رمان قبله من36

ساخت وبلاگ

قسمت36

قلبم می ایستد و تمام وجودم یخ میزند! ازشدت لرز نگهداشتن جعبه ی شیرینی و گلها کاری غیرممکن می شود! محمدمهدی کتش را روی شانه ی آن دختر میندازد...دختری که چیزی تاعریان شدنش نمانده! مانتوی جلوباز، جوراب شلواری مشکی ولی نازک، شالی کوتاه روی قسمتی ازسرش و یقه ی بشدت باز! نمیتواند زنش باشد! من عکسش رادیدم!

قسمت36

قلبم می ایستد و تمام وجودم یخ میزند! ازشدت لرز نگهداشتن جعبه ی شیرینی و گلها کاری غیرممکن می شود! محمدمهدی کتش را روی شانه ی آن دختر میندازد...دختری که چیزی تاعریان شدنش نمانده! مانتوی جلوباز، جوراب شلواری مشکی ولی نازک، شالی کوتاه روی قسمتی ازسرش و یقه ی بشدت باز! نمیتواند زنش باشد! من عکسش رادیدم!

اصلا...اصلا اگر زنش باشد... مگرجدا نشده اند!.. محمدمهدی... با...این؟! کجای تیپ این به ریش اون میاد؟! کاملا گیج شده ام!.. نمی خواهم جلو بروم... شاید اشتباه میکنم...شاید هم...هرچه که باشد فعلا باید ازدور تماشا کنم... تصویر مقابلم تار می شود...هیچ چیز نمی شنوم...دختر باقهقههبه محمدمهدی تکیه می دهد و باهم داخل ساختمان می روند. همانجا روی برف کمی که زمین را پوشانده، می نشینم وبغضم را رها میکنم. گلها ازدستم میافتند و جعبه شیرینی هم دربرف خیس می شود... نمی فهمم!.. خودش گفت که تنهاست....خواهرهم که ندارد!

پس این....این...

پیشانی ام راروی زانوهایم میگذارم و به هق هق می افتم...

_ خیلی احمقی محیا!.. گول ریشش رو خوردی!؟ اره؟

_ وا دیوونه! هنوز که مطمئن نیستی! شاید فامیلشونه! اصن شاید شاگردشه! اونکه فقط مدرسه ی شما تدریس نداره! زیر پلکم را پاک میکنم...

_ هه! اره شاگرد ول میشه تو بغل آدم؟

_ خب چرا جلو نرفتی؟!

_ نمیخوام بروم بیارم...باید یجور دیگه بفهمم!

_ پس نق نقت چیه!؟

_ دوسش دارم میفهمی؟ ببند دهنتو ببند!

_ کیو دوس داری؟! چیشو؟

_ خودشو! اخلاقشو!

_ اون کجاش شبیه توعه؟

_ همه چیش!

_ خب بگو یکی یکی...

_ اخلاقش...ویژگی هاش...آرماناش... مذهبیه ولی امل نیست! مث عقب مونده ها رفتار نمیکنه!

_ واقعا؟ مث الان که یه دختر از ماشینش پیاده شد!؟

سرم را محکم بین دودستم فشار میدهم: خفه شو خفه! هنوز هیچی معلوم نیست!

قرص را روی زبانم میگذارم و با یک لیوان آب ولرم قورتش می دهم.

ادامه دارد...

نویسنده این متن:

میم سادات هاشمی

بوی خدا...
ما را در سایت بوی خدا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bbooyekhoda3 بازدید : 290 تاريخ : دوشنبه 4 ارديبهشت 1396 ساعت: 0:08