رمان قبله من31

ساخت وبلاگ

قسمت31

میخندم و یک خیار نصفه که درظرف سالاد بود برمیدارم و به طرف اشپزخانه میروم.

بلند می پرسد: ببینم بچه تو امتحان نداری؟ درس و مشق نداری؟!

_ وای مامان کارامو کردم.

_ ببینم این استاده مرد خوبیه؟!بابات خیلی نگرانته. میگه این استاده میشنگه.

قسمت31

میخندم و یک خیار نصفه که درظرف سالاد بود برمیدارم و به طرف اشپزخانه میروم.

بلند می پرسد: ببینم بچه تو امتحان نداری؟ درس و مشق نداری؟!

_ وای مامان کارامو کردم.

_ ببینم این استاده مرد خوبیه؟!بابات خیلی نگرانته. میگه این استاده میشنگه.

_ نه مادرمن.بابا بیخود نگرانه اون زن داره.

_ اخه خیلی جوونه.

باذوق زیر لب میگویم: خیلیم خوبه!

مامان_خلاصه مراقب باش دختر!... به غریبه هااعتمادی نیست.

_ استادمه ها.

دریخچال را باز میکنم و بطری کوچک آبمیوه ام رابرمیدارم

مامان_ میدونم .میدونم! ولی ...حق بده دلش شور بیفته!بلاخره خوشگلی..سرزبون داری.

_ خب خب؟!

دربطری را باز میکنم و سرمیکشم

مامان_ الحمدالله یه چادر سرت نمیکنی که خیالمون یخورده راحت شه.

ابمیوه به گلویم میپرد. عصبی میگویم: ینی هنوز زندگی ما لنگ یه چادرمنه؟!

ازجا بلند میشود و بالبخند جواب میدهد:نه عزیزم!خداروشکرعصاب نداری دوکلمه بهت حرف بزنم!

_ اخه همش حرفای کهنه و قدیمی !بزرگ شدم بخدا.اونم مرد خوبیه. بنده خدا خیلی مراقب درسمه. نمره هامم عالیه

شانه بالا میندازد

_ خب خداروشکر که مرد خوبیه. خدابرا زنش نگهش داره.

دردلم میگویم: اتفاقا خوب شد که نگه نداش.

اما بلند حواب میدهم: خدابرا شاگرداش نگهش داره!

و با حالتی مسخره میخندم

روی میز میشینم و با شکلک ادای معلم زیست را درمی آورم و همه غش غش میخندند! همیشه دراین کارها مهارت خاصی داشتم. میترا که ازخنده قرمز شده روی صندلی ولو می شود. همان لحظه چندتقه به درمیخورد معاون آموزشی وارد کلاس می شود. سریع ازروی میز پایین میپرم و سرجایم مثل بچه تخس ها آرام میشینم. موهایم راکه بخاطر تحرک بیرون ریخته زیر مقنعه ام میدهم و به دهان خانوم اسماعیلی خیره می شود. یک برگه نشانمان میدهد که زمان برگزاری ازمون های مختلف و تست زنی است. هربخش را با هایلایت یک رنگ کرده. چه حوصله ای.برگه را به مسئول کلاس میدهد تا به برد بزند. درسم خوب بود، اماهنوز انگیزه ی کافی برای کنکور نداشتم.

ادامه دارد...

نویسنده این متن:

میم سادات هاشمی

بوی خدا...
ما را در سایت بوی خدا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bbooyekhoda3 بازدید : 237 تاريخ : شنبه 26 فروردين 1396 ساعت: 8:26